لطفا صبر کنید ...
افسردگی (به انگلیسی: Depression) جزو اختلالات خلقی طبقه بندی شده است. افسردگی با احساس فقدان، خشم و غم و اندوه همراه است که باعث مختل شدن فعالیتهای روزمره ی فرد می شود.
(در تعریف خلق باید گفت، احساس درونی نافذ و پایداری که در آن درک و نگرش فرد نسبت به خود ، دیگران و در کل نسبت به محیط اطراف عمیقا تحت تاثیر قرار میگیرد.)
در مطالعات اخیر مشخص شده است که اختلال افسردگی اساسی در بین تمامی اختلالات روانپزشکی، بیشترین شیوع را در کل دوران زندگی افراد دارد. این آمار نشان دهنده ی آن است که این بیماری بسیار شایع و رایج است.
افراد به روشهای مختلفی افسردگی را تجربه می کنند. افسردگی ممکن است در کار روزانه شما مشکل ایجاد کند و میزان بهره وری شما را کاهش بدهد. همچنین میتواند بر روابط و برخی از حالتهای جسمی شما تاثیر گذارد.
بیماری ها و اختلالهایی که بر اثر افسردگی می تواند بدتر بشود عبارتست از:
به این نکته توجه داشته باشید که گاهی اوقات داشتن غم و اندوه و یا احساس کمبود، بخشی عادی از زندگی است. در زندگی همه درگیر اتفاقات غم انگیز و ناراحت کننده می شوند. اما اگر به طور مرتب احساس بدبختی و ناامیدی دارید، ممکن است دچار افسردگی شده باشید.
افسردگی یه اختلال جدی محسوب می شود و می تواند بدون پیگیری و درمان صحیح تشدید شود.
با این وجود افرادی که بطور آگاهانه در صدد درمان بر آمده و پیگیری دارند در طی چند هفته بهبودی علائم و حالات خود را متوجه می شوند.
افسردگی چیزی فراتر از داشتن احساس غم و اندوه مداوم است!
افسردگی عمده میتواند علائم مختلفی را ایجاد کند که این علامت ها در زنان، مردان و کودکان متفاوت است. این علائم شامل:
توجه! باید حتما به این نکته توجه شود که این اختلال در اثر بیماری دیگری (مانند دیابت، انوااع آلرژی ها، بیماریهای عفونی، هپاتیت، سرطان و مشکلات تیروئید) ایجاد نشده باشد و یا ناشی از واکنش به مرگ عزیزان نباشد.
یک نکته مهم در تشخیص اختلال افسردگی این است که شدت این علایم باید به اندازه ای باشد که روی عملکرد شغلی فرد تاثیر نامطلوبی به جای گذاشته باشد.
باید برای تشخیص این اختلال سنجش انجام شود که چرخه ی تغییر روحیه فرد چه مدت است و چند روز دوام دارد.
علایم جسمی نشان دهنده این است که افسردگی فراتر از ذهن فرد است و فقط باعث بر هم زدن و مشکل در افکار فرد نمیشود و اثراتی گسترده تر دارد.
این علایم در مردان و زنان می تواند وجود داشته باشد اما علایم افسردگی در کودکان کمی متفاوت تر از این نشانه ها است.
بسته به شدت علائم ، افسردگی می تواند به دسته بندی های متفاوتی تقسیم شود. برخی افراد افسردگی را خفیف و موقتی تجربه می کنند، در حالی که برخی دیگر اختلال افسردگی شدید و مداوم را تجربه می کنند.
اختلال افسردگی به چند دسته طبقه بندی میشود:
اختلال افسردگی اساسی از شدیدترین نوع افسردگی است. این نوع از اختلال با احساسات مداوم غم ، ناامیدی و بی کفایتی مشخص می شود که به تنهایی و بدون پیگیری و درمان از بین نخواهد رفت.
برای تشخیص اختلال افسردگی عمده دست کم باید پنج علامت از نه علامت زیر حداقل به مدت دو هفته در فرد وجود داشته باشد:
این علایم باید تقریبا همه روزه در فرد دیده شود و نشانه ی اول و دوم یعنی داشتن خلق افسرده و کاهش علاقه و لذت حتما باید در جمع پنج نشانه ای که فرد تجربه میکند وجود داشته باشد.
افزون بر داشتن این علائم باید حداقل سه مورد از موارد زیر نیز تا حدقابل ملاحظه ای وجود داشته باشد:
اختلال افسردگی مداوم یا دیس تایمی (قبلا روان نژندی افسردگی معرفی میشد) اختلال خفیف اما مزمن است.
برای تشخیص این اختلال ، علائم باید حداقل دو سال ادامه داشته باشد. افسرده خویی می تواند بیشتر از افسردگی اساسی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد زیرا این دوره برای مدت طولانی تری ادامه دارد.
شیوع این اختلال در زنان بیشتر از مردان است و سیر مزمن تری دارد. شروع آن بی سرو صدا است و بروز آن اغلب در افرادی است که مدت طولانی را تحت فشارهای روانی بوده اند و یا فقدانهای ناگهانی را تجربه کرده اند.
معمولا عوارض آن در پایان روز شدت میگیرد و عموما در سنین ۲۰ تا ۳۵ سالگی شروع می شود. البنه نوعی از این اختلال زود آغاز بوده و می تواند در سنین قبل از ۲۱ سالگی بروز پیدا کند.
با بروز حداقل دو مورد از علایم زیر بهمراه افسردگی میتواند احتمال این اختلال را داشته باشد:
در طی این دوره ی دو ساله اختلال (در مورد کودکان و نوجوانان یکساله) فرد هرگز نباید بیش از دو ماه فارغ از این علایم باشد.
این علایم نباید ناشی از اثرات جسمی مستقیم یکی از مواد (مثل سوء مصرف موادمخدر یا داروهای طبی) یا یکی از بیماریهای طبی عمومی (مثلا کم کاری تیروئید) باشد.این علایم باید باعث ایجاد رنج و ناراحتی چشمگیری در فرد بشود بطوریکه کارکردهای اجتماعی، شغلی و… فرد را به نحو قابل توجهی تحت تاثیر قرار بدهد.
افسردگی مداوم (علائم، انواع، تشخیص و درمان) »
افسردگی مانیک شامل دوره های شیدایی یا هیپومانیا (جایی که فرد احساس می کند بسیار خوشحال است) همراه با علائم افسردگی است. افسردگی مانیک نامی قدیمی برای اختلال دو قطبی است.
برای اینکه اختلال دو قطبی در فرد تشخیص داده شود، باید یک قسمت از شیدایی را تجربه کند که هفت روز طول بکشد. ممکن است که حالت افسردگی را قبل یا بعد از قسمت شیدایی تجربه کند. چرخه ی حالات افسردگی و مانیک باید به شکل مستمر ادامه داشته باشد.
حالت افسردگی علائمی مانند افسردگی عمده را دارد.
علائم حالت مانیک شامل:
در موارد شدید ، اختلال می توانند توهم را همراه داشته باشد. هیپومانیا نوعی شیدایی شدید است.
برخی از افراد مبتلا به افسردگی اساسی نیز دوره های از دست دادن ارتباط با واقعیت را پشت سر می گذارند. این به روان پریشی معروف است که می تواند توهم و هذیان باشد.
توهم وقتی است که فرد چیزهایی را می بیند که وجود خارجی ندارد، یا صداهایی می شنود که نیست، بو و مزه هایی را احساس می کنید که واقعاً وجود ندارند. افسردگی همراه با روان پریشی می تواند علائم جسمی را نیز به همراه داشته باشد.
افسردگی پریناتال ،در دوران بارداری یا طی چهار هفته پس از زایمان رخ می دهد.معمولاً افسردگی پس از زایمان نامیده می شود. افسردگی پری ناتال ممکن است در حین بارداری باشد.
تغییرات هورمونی که در دوران بارداری و زایمان اتفاق می افتد می تواند باعث ایجاد تغییراتی در مغز شود که منجر به نوسانات خلقی می شود. کمبود خواب و ناراحتی جسمی که اغلب با تولد نوزاد اتفاق می افتد نیز باعث افزایش این اختلال می شود.
علائم افسردگی پریناتال می تواند به همان اندازه علائم افسردگی اساسی باشد و شامل موارد زیر است:
زنانی که فاقد پشتیبانی هستند و یا قبل از آن دچار افسردگی شده اند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی پریناتال هستند، اما این برای هر کسی ممکن است رخ دهد.
اختلال ملال قبل از قاعدگی (PMDD) نوعی شدید از سندرم قبل از قاعدگی (PMS) است. در حالی که علائم سندروم قبل از قاعدگی می تواند از نظر جسمی و روانی باشد، اما علائم ملال قبل از افسردگی عمدتاً روانی است!
این علائم روانی شدیدتر از موارد مرتبط با سندرم پیش از قاعدگی است. ممکن است کسی که مبتلا به ملال قبل از قاعدگی است، سطح افسردگی و اندوهی را تجربه کند که عملکرد روزمره را تحت تاثیر قرار می دهد.
سایر علائم احتمالی این اختلال شامل:
به نظر می رسد ملال قبل از قاعدگی به طور مشابه با افسردگی پریناتال مربوط به تغییرات هورمونی می باشد. علائم آن معمولاً درست پس از تخمک گذاری شروع می شود و بعد از قاعدگی، کاهش می یابد.
افسردگی فصلی ، اختلال عاطفی فصلی نیز خوانده می شود. از نظر بالینی به عنوان “اختلال افسردگی اساسی با الگوی فصلی” شناخته می شود. این افسردگی مربوط به فصول خاصی است. برای بیشتر افراد ، این اتفاق در ماه های زمستان رخ می دهد.
علائم اغلب در پاییز شروع می شوند، زیرا روزها کوتاه تر می شوند و در زمستان ادامه می یابند.
علائم شامل موارد زیر هستند:
افسردگی فصلی ممکن است با پیشرفت فصل بدتر شود و منجر به افکار خودکشی شود. هنگامی که بهار می رسد، علائم تمایل به بهبود می یابد. این ممکن است مربوط به تغییر در ریتم های بدنی فرد در پاسخ به افزایش نور طبیعی باشد.
افسردگی موقعیتی ، توسط رویدادها یا موقعیت های خاص ایجاد می شود. مثال این موقعیت ها شامل:
البته طبیعی است که حوادثی مانند اینها ایجاد احساس غم و اضطراب کنند. اما افسردگی موقعیتی هنگامی اتفاق می افتد که این احساسات متناسب با رویداد تحریک آمیز باشد و در زندگی روزمره اختلال ایجاد نمایند.
افسردگی آتیپیک به افسردگی اطلاق می شود که در پاسخ به وقایع مثبت داده میشود. علیرغم نام آن ، افسردگی آتیپیک غیر معمول یا نادر نیست!
ابتلا به افسردگی غیر معمولی بسیار چالش برانگیز است زیرا فرد ممکن است از نظر دیگران (یا خودش) افسرده نباشد.
علائم دیگر افسردگی آتیپیک می تواند شامل موارد زیر باشد:
مواردی از قبیل ترس دائم و بیش از حد، نگرانی، اضطراب و اختلالات رفتاری مربوط به آن، جزو علائم اختلال اضطراب است. ترس شامل واکنش عاطفی به تهدید است، خواه این تهدید واقعی باشد خواه ذهنی. اضطراب یعنی انتظار برای بروز تهدید در آینده. انواع اختلال اضطراب عبارت است از:
در این حالت فرد بیش از حد بابت رویدادهای روزمره نگران است. درحالیکه بعضی از نگرانیها و اضطرابها بخش طبیعی و حتی شایع زندگی را تشکیل میدهد، اختلال اضطراب فراگیر به آن دسته نگرانیهایی گفته میشود که در سلامت و عملکرد طبیعی فرد اختلال ایجاد میکند.
به وضعیتی گفته میشود که فرد در آن بهطور غیرمنطقی از مکانهای عمومی وحشت دارد. افراد مبتلا به این اختلال اغلب میترسند در محیطی که فرار از آن دشوار است دچار حملهی عصبی شوند.
افراد مبتلا به این وضعیت بهدلیل این ترس اغلب از شرایطی که ممکن است باعث بروز حملهی عصبی در آنها شود میگریزند. در بعضی از موارد، این رفتار اجتنابی به مرحلهای میرسد که فرد دیگر نمیتواند از خانهی خود خارج شود.
اختلال اضطراب اجتماعی یک اختلال روانشناختی نسبتا رایج است که شامل ترس غیرمنطقی از مورد قضاوت واقع شدن میشود. اضطراب ناشی از این اختلال میتواند تاثیر مخربی روی زندگی فرد بگذارد و حضور در مدرسه، محل کار و سایر محیطهای اجتماعی را دشوار سازد.
این فوبیاها شامل ترس شدید از یک شیء یا وضعیت خاص در محیط میشود. ازجمله فوبیاهای رایج میتوان به ترس از عنکبوت، ارتفاع یا مار اشاره کرد.
چهار نوع اصلی از فوبیای خاص عبارت است از: رویدادهای طبیعی (رعد و برق، طوفان)، پزشکی (جراحی، دندانپزشکی، تجهیزات پزشکی)، حیوانات (سگ، مار، حشره) و مناسبتی (فضاهای بسته، خارج شدن از خانه، رانندگی). افراد در مواجهه با شیء یا موقعیتی که باعث ایجاد ترس در آنها میشود، احساس تهوع، لرز، بالا رفتن ضربان قلب و حتی ترس از مرگ را تجربه میکنند.
نقص اکتسابی در عملکرد شناختی اختلال عصبی-شناختی نامیده میشود. این اختلالات شامل ناتوانی مادرزادی از بدو تولد یا در سالهای اولیهی زندگی نمیشود. انواع اختلالات شناختی عبارتند از:
دلیریوم حالت گمگشتگی حاد هم نامیده میشود. این اختلال طی مدت کوتاه، معمولا چند ساعت یا چند روز، طول میکشد و هوشیاری و توجه فرد را مختل میسازد.
اصلی ترین ویژگی اختلالات عمده و خفیف عصبی-شناختی نقص اکتسابی شناختی در یک یا چند مورد شامل حافظه، توجه، زبان، یادگیری و درک است. ممکن است این اختلالات شناختی در اثر بیماری جسمی مانند آلزایمر، عفونت اچآیوی، بیماری پارکینسون، مصرف مواد/دارو، بیماری عروقی و غیره رخ دهد.
شیزوفرنی یکی از وضعیتهای حاد روانپزشکی است که فکر، احساس و رفتار فرد را تحتالشعاع قرار میدهد. این وضعیت پیچیده و بلندمدت روی حدود یک درصد از مردم ایالت متحده تاثیر میگذارد.
طبق معیار تشخیصی DSM-5، باید دست کم یک ماه دو یا چند علامت شیزوفرنی در فرد وجود داشته باشد.
یکی از علائم باید شامل موارد زیر باشد:
برای تشخیص این وضعیت لازم است فرد دست کم بهمدت شش ماه در عملکرد اجتماعی و شغلی خویش به مشکل بربخورد. شیزوفرنی معمولا از اواخر نوجوانی یا اوایل بیست سالگی شروع میشود و علائم مردان زودتر از زنان نمود پیدا میکند. کاهش انگیزه، روابط مشکل و عملکرد ضعیف در مدرسه از جمله علائمی است که بسیار زودتر و قبل از تشخیص رخ میدهد.
موسسه ملی سلامت روان پیشنهاد میکند که عوامل مختلفی در بروز شیزوفرنی دخیل است. ازجمله: ژنتیک، وضعیت مغز، عوامل محیطی و مصرف مواد.
اگرچه شیزوفرنی قابل معالجه نیست، اما با استفاده از چند روش درمان میتوان علائم را کنترل نمود. روشهای درمان معمولا شامل داروهای ضد روانپریشی، رواندرمانی، کنترل فردی، آموزش و حمایت اجتماعی است.