بسیاری از افراد فکر میکنند که فرسودگی شغلی بهطور ناگهانی به سراغشان میآید و سطح عملکردشان ناگهان افت میکند و نمیتوانند وظایف کاری را انجام دهند؛ اما واقعیت این است که این فرآیند بسیار تدریجیتر از آن چیزی است که به نظر میرسد و اغلب سالها طول میکشد تا نشانههای آن هم بهصورت جسمی و هم بهصورت روانی، ظاهر شود.
اما دلیل اینکه فکر میکنیم ناگهان دچار فرسودگی شغلی شدهایم این است ما هرگز وقت نگذاشتهایم تا به نشانههای آن توجه کنیم؛ از این رو وقتی شخصی را میبینیم که مرزهای سلامت فردی خود را بهخوبی رعایت میکند، حدس میزنیم بحرانی را پشت سر گذاشته که او را وادار کرده تا به نشانههای کوچک و اقدامات پیشگیرانهای که اکنون انجام میدهد توجه کند تا دوباره چنین اتفاقی برایش نیفتد.
طبق گفته هربرت فرویدنبرگر، کسی که اولین بار اصطلاح فرسودگی شغلی را ابداع کرد، 12 مرحله فرسودگی شغلی وجود دارد. وقتی این مراحل را بشناسید نمیتوانید آنها را نادیده بگیرید.
12 مرحله و علامت فرسودگی شغلی
قبل از اینکه این 12 مرحله را باهم بخوانیم بیاید ببینیم این روزها چه چیزهایی بیشتر باعث فرسودگی شغلی میشوند.
محیطهای شلوغ کاری
محیطهای شلوغ کاری و مقایسه تجربیاتمان با دیگران از طریق شبکههای اجتماعی، دنیایی را عادیسازی کرده که در آن مشغول بودن بهعنوان مزیت در نظر گرفته میشود و خود مراقبتی بیشتر بهعنوان ابزاری برای افزایش بهرهوری.
ما فکر میکنیم که دیگران بیشتر از ما موفق هستند، تعادل بیشتری دارند و به شکل فوقالعادهایی موفق عمل میکنند. در واقع ما با سندرم وانمودسازی (imposter syndrome، سندرم ایمپاستر) دستوپنجه نرم میکنیم و نقابهایی به چهره میزنیم که وانمود کنیم همه چیز خوب است، در حالی که اینگونه نیست.
واقعیت را بپذیرید
مشکل اصلی استفاده از این نقابها است. وقتی صادقانه بگوییم که در چه وضعیتی هستیم، دیگران هم با ما همدلی میکنند و میتوانیم از یکدیگر حمایت کنیم. واقعی بودن و برداشتن نقاب به ما کمک میکند تا بفهمیم که تنها نیستیم و روشهای زیادی برای زندگی وجود دارد. برداشتن این نقاب یا گذاشتن آن، به عهده خودمان است.
حالت بقا
در شرایط پر استرس و بدون ثبات، اکثر ما به حالت بقا برمیگردیم، وقتی در حالت بقا هستیم که این روزها بسیاری از ما در این وضعیت هستیم، به افراطهای قطبی شده متوسل میشویم؛ سیاه و سفید، درست و غلط، این راه یا آن راه.
بسیاری از مراجعینم به من میگویند که نیاز به کمک در تصمیمگیری دارند برای مثال، شغلم را ترک کنم و زندگی دلخواه داشته باشم و فقیر باشم یا خودم را فدای کارم کنم، پول درآورم و سبک زندگی مرفهی را داشته باشم؟
انتخابهای میانی
اما بسیاری از ما به این فکر نمیکنیم که ممکن است انتخابهای بیشتری در میان این دو قطب افراطی وجود داشته باشد. چه میشود اگر بهطور خلاقانه به راههایی برای کسب درآمد خوب فکر کنیم در حالی که به ندای قلبمان گوش میدهیم، بر اساس ارزشهای خود زندگی میکنیم و نشانههای اضطراب، افسردگی یا فرسودگی را کاهش میدهیم؟
12 مرحله فرسودگی شغلی وجود دارد، اگر برایتان سوال است که آیا دچار فرسودگی شغلی هستید یا نه؟ ابتدا بررسی کنید که در کدام یک از مراحل 12گانه زیر قرار دارید تا بدانید چه اقدامی باید انجام دهید:
- اثبات خود
- سخت کار کردن
- نادیده گرفتن نیازهای خود
- جابهجایی تعارض
- بازنگری ارزشها
- انکار مشکلات حال حاضر
- کنارهگیری از تعاملات اجتماعی
- تغییرات رفتاری عجیب( زود از کوره در رفتن، کم صبر شدن)
- مسخ شخصیت، بیگانگی
- احساس تهی بودن درونی
- افسردگی
- سندرم فرسودگی
بررسی کنید در گذشته کجا بودهاید و در چه نقطهای متوجه مشکل شدید و چه زمانی شروع به انجام کارهای خود مراقبتی کردید؟
بسیاری از ما میگوییم وقت نداریم که برای سلامت روان و رفاه خودمان سرمایهگذاری کنیم؛ اما سؤال این است: برای بهبودی و درمان چطور؟ وقت دارید؟
تشخیص نیاز به کمک
عادتهایی که ما را به اینجا رساندهاند، لزوماً عادتهایی نیستند که ما را از این وضعیت نجات دهند. شما ممکن است برای رسیدن به جایی که هستید سخت تلاش کرده باشید، اما با گذشت زمان ادامه دادن به همان شیوه برای بلندمدت، نه مایه رشد باشد و نه راهی برای لذت بردن از مسیر زندگی. در واقع، گاهی رفتار و کارهایی که ما برای رسیدن به جایگاهی انجام میدهیم، در طولانی مدت، میتواند مانع از رشد و لذت بردن ما شود.
نیاز به حمایت
حتماً دلایل زیادی برای نوع رفتار، سبک کار کردن و تصمیمگیری شما وجود دارد. گاهی دلیل این رفتار ممکن است تروماهایی که در گذشته تجربه کردهاید اما پردازش و حل نشدهاند باشد، گاهی فشار محیطی برای ادامه دادن و…بنابراین همه ما در برخی زمانها نیاز به حمایت خواهیم داشت.
ممکن است نیاز داشته باشیم قصهمان، الگوها و فشارهایی که ما را گیر انداختهاند را مورد بررسی قرار دهیم. ممکن است نیازمند کمک باشیم تا گزینههایی را که فکر میکنیم باید انتخاب شود را پیدا کنیم. من در این مسیر میتوانم به شما کمک کنم تا خودتان را پیدا کنید و برای سلامت روانتان اقدامات مناسب را انجام دهید.
فرسودگی فقط شناختی نیست
درک این نکته مهم است که فرسودگی گاهی دلایل فیزیولوژیکی (در بدن) هم دارد و فقط به دلایل روانشناختی رخ نمیدهد؛ بنابراین اگر استرس در بدن ما گیر کرده است برای رهایی از آن به روشهای فیزیکی نیاز داریم.
دکتر امیلی و آملیا ناگوسکی در کتاب «فرسودگی: چگونه چرخه استرس را حل کنید» بهصورت علمی فرسودگی را بررسی میکنند و بینشهایی را ارائه میدهند که چگونه جنب و جوش، خنده، اشکها و آغوشها همگی راههایی برای حل یا اتمام چرخه استرس هستند. این کارها را میتوان روزانه انجام داد و باید سبک زندگی خودمان را بهطور ریشهایی بررسی کنیم تا ببینیم آیا نیازهای اساسی ما برآورده میشود یا خیر؟
برای مثال، علم میگوید که آغوش 20 ثانیهای یک راه اثبات شده برای کاهش هورمون استرس یا همان کورتیزول در بدن ما است. آغوش رایگان است و تا زمانی که یک دوست، پارتنر، کودک یا حیوان خانگی داشته باشیم، میتوانید به روشهای سادهای فرسودگی را کاهش دهید که احتمالاً لبخندی نیز بر لبانتان خواهد نشاند.
فرهنگ مشغولیت
مسلماً مشکل فرسودگی بزرگتر از استراتژیهای فردی ماست. ما در فرهنگی زندگی میکنیم که مشغولیت را عادیسازی کرده است، در کنار کار اصلی، داشتن کار و فعالیت جانبی تبدیل به ارزش شده است، در حالیکه این بیش مشغولیت، هیچ تضمینی برای مدیریت سطح استرس ما نیست.
ما به کمی چالش در زندگی خود نیاز داریم، اما چالشی که ما را از پشت میزهایمان دور کند، فضای خیالپردازی را به ما بدهد و با شجاعت به دنبال ارتباط و حمایت بگردد؛ گیر کردن در چالشهایی که فراتر از توان ما باشد به احتمال زیاد فرسودگی را هم به دنبال خواهد داشت.
زمانی که صحبت از فرسودگی شغلی به میان میآید، پیشگیری از فرسودگی قطعاً با رهایی از فرسودگی متفاوت است. وقتی کاملاً به فرسودگی میرسید اغلب احساس میکنید که این چیزها دیگر کارساز نیستند، بدن و ذهن شما عمل نمیکند و در این زمان توقف کاری و عملکرد برای بسیاری از افراد رخ میدهد.
بنابر این اگر در مراحل 1-8 هستید، استراتژیهای پیشگیری بهتر عمل میکنند و ایدهآل این است که بر روی خودتان، سلامت روانتان سرمایهگذاری کنید و آنچه میخواهید را بهطور دورهای بررسی کنید تا شادکامی و رضایتمندیتان را در عملکرد تضمین کند.
اما اگر در 4 مرحله آخر فرسودگی شغلی هستید، بهتر است از یک تراپیست کمک بگیرید تا بهتر بتوانید خودتان از این مراحل بیرون بکشید و سبک زندگی سالمتری را پیش بگیرید.
منبع:
https://welldoing.org/article/the-burnout-danger-zone-how-to-prevent-it-happening